♥یـــــوسف زهـــــــرا ♥

ارتباط از طریق یاهو مسنجر
1
محل تبلیغات شما
2
محل تبلیغات شما
3
محل تبلیغات شما

عضویت درخبرنامه

تبلیغات شما

برگ گرافیک

چشم ها را بايد شست جورديگربايد ديد
بازديد : 632

طبق آمار بانک جهاني در سال 2008 درآمد کشور عربستان

 از توريسم يا به زبان ساده خانه کعبه معادل

 مبلغ 29.865.000.000 دلار

 يا قريب سي ميليارد دلار بوده است .

زائرين ايراني که به صورت تمتع و يا عمره در همان سال

 به مکه رفته اند 1.937.000 نفر بوده اند که مجموعا

 مبلغ 4.879.000.000 دلار

 يا به عبارتي قريب به مبلغ پنج ميليارد دلار درآمد

 تقديم اقتصاد پادشاهان عربستان کرده اند و

 در ميان تمام کشورهاي اسلامي مقام اول را به خود اختصاص داده اند . 

نظر به اينکه هواپيمائي جمهوري اسلامي قدرت جابجائي

 اين همه زائر را نداشته است شرکت هواپيمائي عربستان

 قريب به 54 درصد از زائران ايراني را به خود اختصاص داده است .

طبق گزارش مقامات ديپلماتيک ايران در سال 2008 
ماموران

 کشور عربستان بدترين و توهين آميز ترين رفتار را

 با زوار ايراني داشته اند و ايران از لحاظ توهين ماموران عربستان

 مقام اول را به خود اختصاص داده است . 

علماي عربستان در همان سال فتوایی صادر کرده اند که

 ايرانيان شيعه کافر هستند .

طبق يک گزارش ديپلماتيک ديگر زائران ايراني ناخواسته ترين و

 منفورترين خارجي ها در عربستان محسوب مي شده اند .


با يک حساب سرانگشتي به وسيله 
پولي که ايرانيان

 سالانه به عربستان تقديم مي کنند مي توان

 تعداد 170.000 مسکن روستائي احداث کرد .

 

يا مي توان 714.286 فرصت شغلي کشاورزي

 يا 200.000 فرصت شغلي صنعتي براي جوانان ايجاد کرد .

 

يا مي توان 10.000.000.000 متر مربع ساختمان مدرسه و

 ورزشي در کشور ايجاد کرد .

 

يا مي توان با پول حجاج دو سال ، يک پالايشگاه سوپر مدرن

 با ظرفيت 75000 بشکه احداث کرد .

 

يا با پول پنج سال حجاج ، مي توان ايران را

 به صادر کننده بنزين مبدل ساخت و

 ديگر براي واردات بنزين محتاج اعراب نبود .

اما افسوس که با پول حجاج ايراني قمارخانه هاي فرانسه

 توسط شاهزادگان عربستان که انحصار بيزنس حج را

 در اختيار دارند آباد مي شود ... و تا رسيدن ايرانيان مسلمان به مرحله

 فکرکردن در بهينه هزينه کردن پول براي نزديکي به خدا

 راه بسيار درازي در پيش است .

 

دیدن همیشه خوب است

خواه دیدن آن زیبا یی ها باشد

خواه دیدن این زیبایی ها

 

شاید کلاسی که ما در آن درس می خوانیم از این هم

 ویران تر باشد .

http://www.iranvij.ir/upload/images_aban91/79258974598735390993.jpg
 


شاید پای پوشی که با آن می خواهیم در صراط مستقیم

 قدم بر داریم از این هم کهنه تر باشد .

http://www.iranvij.ir/upload/images_aban91/58478149997097323929.jpg

 

شاید آب گوارایی که می نوشیم از این هم کثیف تر باشد .


http://www.iranvij.ir/upload/images_aban91/41550793072711616405.jpg

 

شاید باری که بر دوشمان است از این هم سنگین تر باشد .

 

http://www.iranvij.ir/upload/images_aban91/51080168764569396708.jpg

 


شاید
 صفای کودکیمان را اینجا ، جا گذاشته ایم .

 

http://www.iranvij.ir/upload/images_aban91/89592592942168770371.jpg
 


شاید
 خانه آخرتمان از این بدتر است .

http://www.iranvij.ir/upload/images_aban91/25477507409636880634.jpg
 


شاید
 مردم نتوانند از پشت شیشه های غبار گرفته ی

 ماشین هایشان ، زیبایی و طراوت نوجوانیمان را ببینند .

 

http://www.iranvij.ir/upload/images_aban91/93523898916616123931.jpg



شاید
 آنچه در دنیا می جستیم از این هم بی ارزش تر بود .

 
http://www.iranvij.ir/upload/images_aban91/81081007714957647862.jpg
 


و
 شاید کودکی و پیریمان را اندوهی چنین فرا گرفته باشد .

 

http://www.iranvij.ir/upload/images_aban91/27025378780142989630.jpg



چشمها
 را باید شست

 

http://www.iranvij.ir/upload/images_aban91/06159383158379571274.jpg
 

دل خوش از آنيم که حج مي رويم

غافل از آنيم که کج مي رويم

 

کعبه به ديدار خدا مي رويم

او که همينجاست کجا مي رويم

 

حج به خدا جز به دل پاک نيست
شستن غم از دل غمناک نيست

 

دين که به تسبيح و سر و ريش نيست
هرکه علي گفت که درويش نيست

 

صبح به صبح در پي مکر و فريب 
شب همه شب گريه و امن 
یجيب

http://www.iranvij.ir/upload/images_aban91/21911534182424431322.jpg

 
 
http://www.iranvij.ir/upload/images_aban91/85820244329555311078.jpg
 
 
http://www.iranvij.ir/upload/images_aban91/67704930319092854163.jpg

داستان شیطان
بازديد : 703

 مردی صبح زود از خواب بیدار شد تا نمازش را در خانه خدا (مسجد) بخواند.
لباس پوشید و راهی خانه خدا شد.
در راه به مسجد، مرد زمین خورد و لباسهایش کثیف شد. او بلند شد،
خودش را پاک کرد و به خانه برگشت.
مرد لباسهایش را عوض کرد و دوباره راهی خانه خدا شد.. در راه به مسجد و
در همان نقطه مجدداً زمین خورد!
او دوباره بلند شد، خودش را پاک کرد و به خانه برگشت.. یک بار دیگر لباسهایش
را عوض کرد و راهی خانه خدا شد.
در راه به مسجد، با مردی که چراغ در دست داشت برخورد کرد و نامش را پرسید.
مرد پاسخ داد: (( من دیدم شما در راه به مسجد دو بار به زمین افتادید))..
از این رو چراغ آوردم تا بتوانم راهتان را روشن کنم.
مرد اول از او بطور فراوان تشکر می کند و هر دو راهشان را به طرف مسجد
ادامه می دهند. همین که به مسجد رسیدند، مرد اول از مرد چراغ بدست
در خواست می کند تا به مسجد وارد شود و با او نماز بخواند.
مرد دوم از رفتن به داخل مسجد خودداری می کند.
مرد اول درخواستش را دوبار دیگر تکرار می کند و مجدداً همان جواب را می شنود.
مرد اول سوال می کند که چرا او نمی خواهد وارد مسجد شود و نماز بخواند.
مرد دوم پاسخ داد: ((من شیطان هستم.)) مرد اول با شنیدن این جواب جا خورد..
شیطان در ادامه توضیح می دهد:
((من شما را در راه به مسجد دیدم و این من بودم که باعث زمین خوردن شما شدم.))
وقتی شما به خانه رفتید، خودتان را تمیز کردید و به راهمان به مسجد برگشتید،
خدا همه گناهان شما را بخشید. من برای بار دوم باعث زمین خوردن شما شدم
و حتی آن هم شما را تشویق به ماندن در خانه نکرد، بلکه بیشتر به راه مسجد برگشتید.
به خاطر آن، خدا همه گناهان افراد خانواده ات را بخشید. من ترسیدم که اگر یک بار دیگر باعث زمین خوردن شما بشوم، آنگاه خدا گناهان افراد دهکده تان را خواهد بخشید.
بنابراین، من سالم رسیدن شما را به خانه خدا (مسجد) مطمئن ساختم.

نتیجه داستان:
کار خیری را که قصد دارید انجام دهید به تعویق نیاندازید.

فقط خدا
بازديد : 865

 

.

 

لا اله الا الله

اربعین حسینی 6
بازديد : 648

اربعین ( محرم )

 

 

 

کاروان می رسد از راه‌، ولی آه

چه دلگیر چه دلتنگ چه بی تاب

دل سنگ شده آب ، از این ناله‌ی جانکاه

زنی مویه کنان ، موی کنان

خسته، پریشان، پریشان و پریشان

شکسته ، نشسته‌ ، سر تربت سالار شهیدان

شده مرثیه خوان غم جانان

همان حضرت عطشان

همان کعبه‌ی ایمان

همان قاری قرآن ، سر نیزه‌ی خونبار

همان یار ، همان یار ، همان کشته‌ی اعدا.

کاروان می رسد از راه ، ولی آه

نه صبری نه شکیبی

نه مرهم نه طبیبی

عجب حال غریبی

ندارند به جز ماتم و اندوه حبیبی

ندارند به جز خاطر مجروح نصیبی

ز داغ غم این دشت بلاپوش

به دلهاست لهیبی

به هر سوی که رفتند

نه قبری نه نشانی

فقط می وزد از تربت محبوب

همان نفحه‌ی سیبی

که کشانده ست دل اهل حرم را.

کاروان می رسد از راه

و هرکس به کناری

پر از شیون و زاری

کنار غم یاری

سر قبر و مزاری

یکی با تب و دلواپسی و زمزمه رفته

به دنبال مزار پسر فاطمه رفته

یکی با دل مجروح

و با کوهی از اندوه

به دنبال مه علقمه رفته

یکی کرب و بلا پیش نگاهش

سراب است و سراب است

دلش در تب و تاب است

و این خاک پر از خاطره هایی ست

که یک یک همگی عین عذاب است

و این بانوی دلسوخته‌ی خسته رباب است

که با دیده‌ی خونبار و عزاپوش

خدایا به گمانش که گرفته ست

گلش را در آغوش

و با مویه و لالایی خود می رود از هوش:

«گلم تاب ندارد

حرم آب ندارد

علی خواب ندارد»

یکی بی پر و بی بال

دل افسرده و بی حال

که انگار گذشته ست چهل روز

بر او مثل چهل سال

و بوده ست پناه همه اطفال

پس از این همه غربت

رسیده ست به گودال

همان جا که عزیزش

همان جا که امیدش

همان جا که جوانان رشیدش

همان جا که شهیدش

در امواج پریشان نی و دشنه و شمشیر

در آن غربت دلگیر

شده مصحف پرپر

و رفته ست سرش بر سر نیزه

و تن بی کفن او، سه شب در دل صحرا

رها مانده خدایا.

 

چهل روز شکستن

چهل روز بریدن

چهل روز پی ناقه دویدن

چهل روز فقط طعنه و دشنام شنیدن

چه بگویم؟

چهل روز اسارت

چهل روز جسارت

چهل روز غم و غربت و غارت

چهل روز پریشانی و حسرت

چهل روز مصیبت

چه بگویم؟

چهل روز نه صبری نه قراری

نه یک محرم و یاری

ز دیاری به دیاری

عجب ناقه سواری

فقط بود سرت بر سر نی قاری زینب

چه بگویم؟

چهل روز تب و شیون و ناله

ز خاکستر و دشنام

ز هر بام حواله

و از شدت اندوه

و با خاطر مجروح

جگر گوشه‌ی تو کنج خرابه

همان آینه‌ی فاطمه

جا ماند سه ساله

چه بگویم؟

چهل روز فقط شیون و داغ وغم و درد فراق و

فراق و ... فراق و ...

چه بگویم؟

بگویم، کدامین گله ها را؟

غم فاصله ها را؟

تب آبله ها را؟

و یا زخم گلوگیر ترین سلسله ها را؟

و یا طعنه‌ی بی رحم ترین هلهله ها را؟

و یا مرحمت دم به دم حرمله ها را؟

 

چهل روز صبوری و صبوری

غم و ماتم دوری و صبوری

و تا صبح سری کنج تنوری و صبوری

نه سلامی نه درودی

کبودی و کبودی

عجب آتش و خاکستر و دودی و کبودی

به آن شهر پر از کینه و ماتم

چه ورودی و کبودی

در آن بارش خونرنگ

سر نیزه تو بودی و کبودی

گذر از وسط کوچه‌ی سنگی یهودی و کبودی

و در طشت طلا گرم شهودی و چه ناگاه

چه دلتنگ غروبی ، چه چوبی

عجب اوج و فرودی و کبودی

خدایا چه کند زینب کبری!

جملات زیبا درباره اربعین حسینی5
بازديد : 634

بزرگ فلسفه قتل شاه دین این است
که مرگ سرخ به از زندگى ننگین است

حسین ، مظهر آزادگى و آزادى است
خوشا کسى که چنینش مرام و آیین است

نه ظلم کن به کسى ، نى به زیر ظلم برو
که این مرام حسین است و منطق دین است

همین نه گریه بر آن شاه تشنه لب کافى است
اگر چه گریه بر آلام قلب، تسکین است

ببین که مقصد عالى وى چه بود اى دوست
که درک آن سبب عزو جاه و تمکین است

ز خاک مردم آزاده بوى خون آید
نشان شیعه و آثار پیروى این است

جملات زیبا درباره اربعین حسینی4
بازديد : 741

در طول تاریخ محرم ها و صفر های بسیاری آمده اند و رفته اند ،

اما یاد حسین علیه السلام و شعار زیبایش همچنان ماندگار ، تازه و عزیز است.

هیهات منا الذله ...

جملات زیبا گیله مرد

جملات زیبا گیله مرد

جملات زیبا درباره اربعین حسینی 2
بازديد : 706

زیر بار ذلت زندگی کردن؛ یعنی مرگ!

کاش این کلمات امام عشق؛ حسین(علیه السلام) را همه عالم می شنید:

لَیْسَ الْمَوْتُ فِی‌ سَبِیلِ الْعِزِّ؛ إلاَّ حَیَوه خَالِدَه؛

وَلَیْسَتِ الْحَیَوه مَعَ الذُّلِّ؛ إلاَّ الْمَوْتَ الَّذِی‌ لاَ حَیَوه مَعَهُ.


مرگ‌ در راه‌ عزّت‌، چیزی نیست؛ مگر زندگانی‌ جاویدان‌!

و زندگانی‌ با ذلّت‌؛ چیزی نیست؛ مگر مرگی‌ که‌ هیچ نشانی از زندگی در آن نیست!

جملات زیبا درباره اربعین حسینی3
بازديد : 622

همه برای خوابیدن قصه و داستان می گویند،

جانم به فدای حـ سینـ ی که برای بیداریِ نسل ِ انسان، حماسه و روایتی ماندگار آفرید ...

آه، ...  کربلا داستان دیگریست ...

و  آه ... عباس ... و  آه ... عاشورا ...

=======================

صلی الله علیک یا أبا عبدالله ...

صلی الله علیک یا أبا عبدالله ...

صلی الله علیک یا أبا عبدالله ...

جملات زیبا درباره اربعین حسینی
بازديد : 762

راز جاودانگی امام حسین علیه السلام در آن است که تمام عشقهای کوچکتر را به پای بزرگترین عشقی که می توان متصور شد ریخت ...

خدا

صلی الله علیک یا أبا عبدالله ...

صلی الله علیک یا أبا عبدالله ...

صلی الله علیک یا أبا عبدالله ...

جملات زیبا درباره خدا
بازديد : 665

خداوند نور است و جایی که نور هست تاریکی نیست ؛

چشم و دلتان روشن ...

منبع یکـ گیله مرد

جملات زیبا گیله مرد

سخن زیبا ایت الله مدرس
بازديد : 694

نقل است یک روز در مجلس دکمه پیراهن ایت الله سید حسن مدرس باز بود یکی از نمایندگان به او عرض کرد (گویا به حالت تمسخر) اقای مدرس دکمه یپراهنتان باز است.

مدرس گفت : اینها مهم نیست ، مهم دروازه های کشور است که بروی بیگانگان باز است .

 

 

منبع : وبلاگ آقای عزیزعاقبتی

جملات زیبا مدرس

ستاره دیروز و ستاره امروز
بازديد : 696

ستــــــــــاره های دیــــــــــروز ستــــاره های دروغین امروزالگوهای جوانان

خواهرم ای دختر ایران زمین یک نظر عکس شهیدان را ببین

در خیابان چهره آرایش مکن از جوانان سلب آسایش مکن

خواهر من این لباس تنگ چیست؟ پوشش چسبان رنگارنگ چیست؟

پیش نامحرم تو طنازی مکن با اصول شرع لجبازی مکن

یادت آید از پیام کربلا گاه گاهی شرمت گیرد از خدا

در جوارش خویش را مهمان نما با خدا باش و بده دل را صفا

یاد کن از آتش روز معاد طره گیسو را مده بر دست باد

زلف را از روسری بیرون مریز با حجاب خویش از پستی گریز

در امور خویش سرگردان مشو نو عروس چشم نامحرم مشو

خواهر من قلب مهدی خسته است از گناه ماست کو رو بسته است

خواهرم دیگر تو کودک نیستی فاش تر گویم عروسک نیستی

سخنی با خواهران
بازديد : 654

  سلام خواهرم

سنت نمیرسه که یادت باشه دیروز شهدا رفتند

ولی بدون شک دیدی که شهدا رفتند

ولی موقع رفتن یه چند وصیتی رو به مادرت گفتند که تا مادرت به تو که به سن تکلیف رسیدی برایت زمزمه کند

آیا مادرت بهت گفته است؟

اگر مادر ,مادر باشد بهت گفته است

اگر او هم یادش رفته باشد معلمت گفته است

بهت گفته که برادرت یا پدرت موقع رفتن گفته بود و قسمتون داده بود :

به پهلوی شکسته فاطمه(س) قسمتان می دهم که حجاب را حجاب را حجاب را، رعایت کنید.

این جمله را بدون شک بارها شنیده ای ولی شده بخاطر برادر شهیدت به حرفش, به وصیتش عمل کنی؟

خواهرم به پهلوی شکسته زهرا حجابت را حفظ کن

غیبت
بازديد : 779

 غیبت

غیبت کردن ، خوردن گوشت برادر مؤمن مرده (سوره حجرات /۱۲)

غیبت ، حرام است همچون خون ومال وآبروی مؤمن (رسول الله ص)

غیبت ، اگر با آب دریا آمیخته شود آن را می آلاید(رسول الله ص)

غیبت ، بد تر از زناست (رسول الله ص)

غیبت ، منفور ترین مردم نزد خدا شدن(امام علی ع)

غیبت ، از زشت ترین فرومایگیها (امام علی ع)

غیبت ، بزرگترین گناه (امام علی ع)

غیبت ، باعث لعن شدن (امام کاظم ع)

غیبت ، خورش سگهای دوزخ (امام علی ع وامام سجاد ع)

غیبت ،نان خورش مردمان سگ صفت (امام زین العابدین ع)

6ویژگی خاص امام زمان (عج)
بازديد : 795

 

یکی از ویژگی های خاص آن حضرت این است که زمانی که مادر آن حضرت به ایشان باردار بوده، اثری از حمل در آن بانوی بزرگوار مشاهده نمی شد. این موضوع هر چند در برخی از پیامبران(علیهم السلام) سابقه داشته؛ ولی در باره امامان معصوم(علیهم السلام) این چنین، گزارش نشده است...
 

 

دانش‌آموز شهیدی که با کتاب‌های درسی‌اش تفحص شد
بازديد : 681

 

 

در منطقه فکه پیکر شهید 16 ـ 17 ساله‌ای را پیدا کردم که زیر لباسش برجسته

 

 

بود؛ وقتی دکمه‌هایش را باز کردم یک کتاب و دفتر زیر لباس گذاشته بود. کتابى که

 

10سال تمام، با شهید همراه بوده است، کتاب فیزیک بود.

 

یکى از روزها، در منطقه عملیاتى «والفجر یک» در ارتفاع 112 فکه، محورى که

نیروهاى گردان خندق لشکر 27 حضرت رسول صلى‌الله علیه وآله وسلم، عملیات

کرده بودند، صحنه بسیار عجیبى دیدم که برایم جالب و تکان دهنده بود.

 

از دور پیکر شهیدى را دیدم که آرام و زیبا روى زمین دراز کشیده و طاق باز خوابیده

بود؛ سال 72 بود و حدود 10 سال از شهادتش مى‌گذشت؛ نزدیک که شدم، از قد و

بالاى او تشخیص دادم که باید نوجوانى باشد حدود 17 - 16 ساله.

 

 

 

 

 

درد دل شهدا با امام زمان
بازديد : 758

 ای مهدی صاحب‌‌الزمان (عج) اینکه نام سربازی و نوکری تو را بر ما نهاده‌اند، مایه 

 

افتخار است، ولی از اینکه نمی‌توانم آنچنان که تو می‌خواهی باشم، روحم عذاب 

می‌کشد...

 

 شهید عملیات استشهادی علی منیف اشمر

مولاي‌ من‌، يا صاحب‌ الزمان‌(عج‌)!

چقدر آروز داشتم‌ كه‌ شهادتم‌ در مقابل‌ ديدگان‌ و وجود مبارك‌ شما باشد؛

ولي‌ طولاني‌ بودن‌ غيبت‌ شما و اشتياق‌ من‌ به‌ مولا و سرورانم‌ و اجداد پاكت‌،

موجب‌ شد كه‌ نتوانم‌ بيش‌ از اين‌ در انتظار بمانم‌.از خداوند مي‌خواهم‌ كه‌ با اين‌ 

شهادت‌،اجر شهادت‌ در ركاب‌ شريف‌ شما را به‌ من‌ عطا فرمايد

مختصرى از تاریخچه مسجد مقدس جمکران
بازديد : 858

 شیخ حسن بن مه جمکرى مى گوید: من شب سه شنبه هفدهم ماه مبارک رمضان سال ۳۹۳ و به قولى ۳۷۳ در خانه خود خوابیده بودم که ناگاه جماعتى از مردم به در خانه من آمدند. مرا از خواب بیدار کردند و گفتند: برخیز و طلب مهدى (عج ) را اجابت کن که تو را مى خواند.

 

 

 

 

 

 

 

مرا به محلى که اکنون ((مسجد جمکران )) است آوردند. نگاه کردم . تختى دیدم که فرشى نیکو بر آن گسترده شده و جوانى سى ساله روى آن تخت تکیه بر بالش کرده و پیرمردى هم پیش او نشسته است . پیرمرد حضرت خضر (علیه السلام ) بود، که مرا پیش خود نشاند.

 

 

 

 

 

 

 

 

حضرت مهدى (علیه السلام ) مرا به نام خواند و فرمود: برو به حسن مسلم – که در این زمین کشاورزى مى کند – بگو که این زمین شریفى است و حق تعالى آن را از زمینهاى دیگر برگزیده است و دیگر نباید در آن کشاورزى کنند. حسن مثله گفت : سیدى و مولاى ! لازم است که من دلیل و نشانه اى داشته باشم والا مردم حرف مرا قبول نمى کنند. آقا فرمودند: تو برو آن رسالت را انجام بده ! ما خودمان نشانه هایى بر آن قرار مى دهیم . پیش سید ابوااحسن برو و به او بگو: حسن مسلم را احضار کند و سود چند ساله را که از زمین به دست آورده است وصول کند و با آن پول ، مسجد را بنا کنند.

 

 

 

 

 

 

 

 

به مردم نیز بگو به این مکان رغبت کنند و آن را عزیز دارند. و چهار رکعت نماز در آن گزارند. دو رکعت اول به نیت نماز تحیت مسجد است ، که در هر رکعت آن یک مرتبه سوره حمد و هفت مرتبه سوره توحید خوانده مى شود و در حالت رکوع و سجود هم هفت مرتبه ذکر را تکرار کنند.
دو رکعت دوم به نیت نماز امام صاحب الزمان (عج ) خوانده مى شود؛ بدین صورت که سوره حمد را شروع مى کنیم و چون به ((ایاک نعبد و ایاک نستعین )) مى رسیم ، این آیه شریفه را صد مرتبه تکرار مى کنیم و بعد از آن بقیه سوره حمد را مى خوانیم .

 

 

 

 

 

 

 

 

بعد از پایان حمد، سوره توحید را یک بار مى خوانیم و به رکوع مى رویم . ذکر رکوع را هفت مرتبه پشت سر هم تکرار مى کنیم و ذکر هر کدام از سجده ها نیز هفت مرتبه است . رکعت دوم نیز به همین گونه است . چون نماز به پایان رسید و سلام داده شد یک بار گفته مى شود ((لا اله الا اللّه )) و به دنبال آن تسبیحات حضرت زهرا (علیها السلام )، خوانده و بعد از آن به سجده رفته و صد بار صلوات فرستاده مى شود.
امام مهدى (علیه السلام ) فرمودند: ((هر کس این دو رکعت نماز (نماز امام صاحب الزمان ) را در این مکان (مسجد جمکران ) بخواند، مانند آن است که دو رکعت نماز در کعبه خوانده باشد)).

 

پانزده عقوبت سبک شمردن نماز
بازديد : 649

 


 

ستاد مطهری در کتاب” آزادی معنوی” می‌نویسد

 

یکی از گناهان، استخفاف نماز یعنی سبک شمردن نماز است. نماز نخواندن یک گناه بزرگ است، و نماز خواندن اما نماز را خفیف شمردن، استخفاف کردن، بی اهمیت تلقی کردن گناه دیگری است. پس از وفات امام صادق علیه السلام ابوبصیر آمد به امّ حمیده تسلیتی عرض کند.

 

امّ حمیده گریست. ابوبصیر هم که کور بود گریست. بعد امّ حمیده به ابوبصیر گفت: ابوبصیر! نبودی و لحظه ی آخر امام را ندیدی؛ جریان عجیبی رخ داد. امام در یک حالی فرو رفت که تقریباً حال غشوه ای بود. بعد چشمهایش را باز کرد و فرمود: تمام خویشان نزدیک مرا بگویید بیایند بالای سر من حاضر شوند. ما امر امام را اطاعت و همه را دعوت کردیم. وقتی همه جمع شدند، امام در همان حالات که لحظات آخر عمرش را طی می‌کرد یکمرتبه چشمش را باز کرد، رو کرد به جمعیت و همین یک جمله را گفت:اِنَّ شَفاعَتَنا لا تَنالُ مُستَخِفّاً بِالصَّلوةِ هرگز شفاعت ما به مردمی که نماز را سبک بشمارند نخواهد رسید. این را گفت و جان به جان آفرین تسلیم کرد.”

 

 

در باب آثار و عقوبات سبک شمردن نماز، روایتی از حضرت ختمی مرتبت به نقل از دختر مکرمه‌شان نقل شده است که بسیار تکان‌هنده است:

 

 

“حضرت زهرا سلام الله علیها از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، سوال کرد: « فقالت: یا ابتاه ما لمن تَهاون بصلاته من الرجال و النساء ». از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلـم پرسیدند: کسی که نمـازش را سبک می شمارد چه زن باشد و چه مرد باشد، آنهایی که نمــازشان را سبک می شمارند چه هست بر ایشـان.

 

 

این سبـک شمردن صحبتهای مختلف دارد یعنی: یکی این است که در اول وقت نماز نخواند، یکی این است که در موقع  خـــواندن نمـاز زیاد به آداب و حـدودش مقیـد نباشد، سعی نکند که آن شرایـط فضیلت را مراعات کند، بطور کلـی سبک بشمارد. یکی از صور سبک شمردن تاخیر از اول وقـت است ولی ممکن است یکی در اول وقت هم بخواند ولی به شرایط آداب و حدودش چندان پا بنـد نشود، با عجله بخواند، حضـور نداشته باشد. البتــه بعدها در دنباله این صحبت در ادب حضـوع و خشــوع، آداب را ذکـرمی کنیم. در اینجا حضرت زهرا سلام الله علیهــا سوال می‌کند که کســی که نمــازش را سبک بشمارد چه می‌شود؟

 

اول این است که خدا برکـــت را از عمــر او بــــرمـی دارد؛ این عمــر که من و شما می‌کنیم، برکت از آن برداشته می‌شود که انسـان نداند که چه کرد، از کارهای خیــر، نه از شرّ؛ مثلا کسانی می‌بینید عمرشان با برکت است، خوب عبــادت می‌کنند، خدمات زیــاد می‌کنند

 

 

« قال رسول الله ( ص ) : یا فاطمه مَن تَهاون بصلاته من الرجال و النساء »، فرمود: یا فاطمه کسی که نمازش را سبک بشمارد از مـردها و زنـها، « ابتلاه اللهُ بخمس عشرة خصلة »، خدا او را به ۱۵ خصلت مبتلا می‌کند ( خیلی تهدید کننده است ) ، « ستٌ منها فی دار الدنیا و ثلاث عند موتها و ثلاث فی قبره و ثلاث فی القیامة اذا خرج من قبره »، شش تا در زندگـی دنیــــا و سه تا در وقت مرگ و سه تا در قبـر و بــرزخ و سه تای دیگر در قیــامت است وقتـــی از قبرش خارج می‌شود.

 

 

« فاما اللواتی تصیبه فی دار الدنیا »، اما شش خصلتی که خدا پیش می‌آورد در دنیا برای کسانی که نمــاز را کوچک می شمارند:

 

 

۱- « فالاولی یرفع الله البرکة من عمره »: اول این است که خدا برکـــت را از عمــر او بــــرمـی دارد؛ این عمــر که من و شما می‌کنیم، برکت از آن برداشته می‌شود که انسـان نداند که چه کرد، از کارهای خیــر، نه از شرّ؛ مثلا کسانی می‌بینید عمرشان با برکت است، خوب عبــادت می‌کنند، خدمات زیــاد می‌کنند مثلا فرض کنید صاحب همین کتاب، مجلسـی، اهل تزکیه بوده، اهـل باطن بوده، فلیسوف بوده، عارف بوده، خدمــاتی که کرده، مرجعیت که داشته، چقــدر کتاب نوشته، کتابهایش اگــر بنا باشد که به ما بدهند از روی آن بنویسیم تا آخر عمــر تمام نمی‌کنیم؛ عمر با بــرکت بوده؛ مقصود طولانــی بودن عمر نیست، برکت در عمر، اشتباه نکنید.

 

 

کسانی که در نمـاز سستی می‌کنند از عمرشان برکت گــرفته می‌شود؛ چیز عجیبی است بعدش هم روی این مسـاله دقت کنید این عمـرها که می‌گذرد، عمـر ماها  و عمر بعضی‌ها چگونه است در مقایســه با آنها از لحــاظ  برکت؛ یرفع الله البرکة فی عمره.

۲- « یرفع الله البرکة من رزقه »: برکت را از روزیشــان هم  بــر می‌دارد.

 

برکت از روزی هم این نیست که انســـان کم پول بدست می‌آورد یا زیاد؛ نه؛ برکت در زندگی و معیشت است که آن را خــدا بر می‌دارد.

 

۳- « و یَمحوا الله عزوجلّ سیماء الصالحین من وجهه »: سومین چیزی که مبتلا می‌شود این است که خدای متعال سیمــای صالحان را ازاو بر می‌گیرد؛ وقتی به صــورتش نگاه می‌کنید سیمای صالحــان در او نیست. این هم چیزی است؛ صــالحان یک سیمایی دارند البته اهـــــل ذوق می‌فهمند، این را با ذوق و دل می‌شود فهمید، نه زیبــایی ظاهری است، سیمای صالحان یک چیزی است که اهل دل و اهل ذوق می‌فهمند.

۴- « و کل عمل یعمله لا یؤجر علیه »: هر عملـی که انجام می‌دهد از اعمال خیـر و عبادات، اجــری به آن داده نمی‌شود.

۵- « و لا یرفع دعاؤه الی السماء »: پنجمی اش این است که دعــای او مستجاب نمی‌شود.

 

 

 

۶- « والسادسة لیس له حظّ فی دعاء الصالحین »: از دعای صالحان هم بی بهره می‌شود، یعنی صالحان که برای مومنیــن و مومنــات دعاهایی می‌کنند که وظیفه اشان است، اینها از دعای صالحان حظّـــی برایشـان نیست.

 

 

این شش خصلتی  که در دنیا پیش می‌آید برای آنها که نمازشــان را کوچک می شمارند.

 

 

« و اما اللواتی تصیبه عند موته »

 

 

تکرار می‌کنم کوچک شمردن نماز، تاخیر از اول وقت، با عجله خواندن، آداب حضور را مراعات نکردن، درنماز ظاهرا و باطنا بازی نکردن، لباس و نظافت و اینها را مراعات نکردن خلاصه سبک شمردن.

 

و اما آن سه تا که در وقت مرگش به او می‌رسد:

 

۱-« فاولاهن انه یموت ذلیلا »، اولش این است که مرگش به صورت خفت‌بــار می‌شود.

 

 

 

۲- « والثانیة یموت جائعا »، گـرسنه می‌شود موقــع مرگ، این گرسنگی یک گرسنگی بسیــــار اسرار آمیز است که غیــرظاهری و دنیوی است و انسانها از آن وقتی که از اینجا به بــرزخ منتقل می‌شوند و از اول انتقــال به برزخ این گرسنگی و تشنگی شــروع می‌شود و بعدش هم در قیــامت مخصوصا هست، این یک چیزی غیــر از گرسنگی دنیاست.

 

 

« و الثالثة لاینظرالله الیه و لا یُزکیه و له عذاب الیم »، و از همه اینها بــالاتر، خدا به او نظـر نمی‌کند و او را تزکیــه نمی‌کند و عذاب الیـم هم برایش هست. این‌ها برای کســی است که تهاون بصلاته.”

 

 

۳- « والثالثة یموت عطشانا »، سومی هم این است که در حال تشنــگی است فلو سقی من انهار الدنیا لم یرو عطشه.

 

 

« و اما اللواتی تصیبه فی قبره »،

 

 

اما سه تــای دیگر که در قبر و بــرزخ به او می‌رسد این است که:

 

۱-« فاولاهن یوکل الله به مَلکا یزعجه فی قبره »، حالا ما فکر می‌کنیم این سستی‌ها که در استخفاف به نمــاز داشته ایم زیاد مهــم نبوده، آخرش این است که خـدا می‌بخشد؛ زیاد مهـم نبوده؛ خیلی چیز مهمی بوده، حالا این قسمتی از بیانات است که در اینجا وارد شده دقت کنید. اولش این است که خــدا مَلَکی را موکل می‌کند که در قبرش به او عذاب می‌کند در بـــرزخ.

۲- « و الثانیة یضیق علیه قبره » ، و دومین چیز که خدا برای او پیش می‌آورد این است که عــالم قبرش برای او تنگ می‌شود؛ این را دیگر نمی‌فهمیم که چگونه تنــگ می‌شود.

۳- « الثالثة تکون الظلمة فی قبره »، و سومی اش این است که عالــم قبرش برای او ظلمــانی می‌شود.

 

 

 

« و اما اللواتی  تصیبه یوم القیامة »،

 

 

اما آن سه تای دیگـــر که در روز قیــامت برایش پیش می‌آید

 

 

وقتی که از قبرش خــارج می‌شود و به قیامت و محشــر قـدم می‌گذارد؛ « اذا خرج من قبره فاولاهن ان یُوکل الله به ملکا یَسحَبه علی وجهه و الخلائق ینظرون الیه »، اولش این است که خدا ملکی را موکل می‌کند که او را بـه “رو می‌برند” توجــه می‌کنید نماز خوان است مردم هم نگاه می‌کنند؛ غیـــر عـادی می‌برند.

 

« و الثانیة یُحاسب حسابا شدیدا »، دومی اش هم این است که در مقـــــــام حساب، حساب شدیدی از او می‌کشند.

 

« و الثالثة لاینظرالله الیه و لا یُزکیه و له عذاب الیم »، و از همه اینها بــالاتر، خدا به او نظـر نمی‌کند و او را تزکیــه نمی‌کند و عذاب الیـم هم برایش هست. این‌ها برای کســی است که تهاون بصلاته.”

مَتی تَرَانا و نَراک ...
بازديد : 832

 

ليست صفحات

تعداد صفحات : 11

[تبادل لگو با ما]

Friends
تمامی حقوق مطالب برای این سایت محفوظ میباشد. قالب طراحی شده توسط: برگ گراف و ترجمه شده توسط : قالب گراف